برنامه جشنواره امسال ویژه فیلمهای بهدادی


شنبه 14 بهمن یکشنبه 15 بهمن دوشنبه 16 بهمن سه شنبه 17 بهمن چهارشنبه 18 بهمن پنجشنبه 19 بهمن  جمعه 20 بهمن شنبه 21 بهمن
آزادی (اصلی )





چه خوبه برگشتی
سانس سوم
ساعت 17
فرزند چهارم
سانس سوم
ساعت 17
آزادی ( شهر فرنگ )

فرزند چهارم
سانس سوم
ساعت 18:30


چه خوبه برگشتی
سانس سوم
ساعت 18:30


اریکه ایرانیان



فرزند چهارم
سانس اول
ساعت 15

سانس پنجم
ساعت 23
چه خوبه برگشتی
سانس اول
ساعت 15

سانس پنجم
ساعت 23



فلسطین 1
فرزند چهارم
سانس دوم
ساعت 17





چه خوبه برگشتی
سانس دوم
ساعت 17
پردیس ملت2 چه خوبه برگشتی
سانس اول
ساعت15



فرزند چهارم
سانس اول
ساعت 15



پردیس ملت3


چه خوبه برگشتی
سانس چهارم
ساعت 20:30
فرزند چهارم
سانس چهارم
ساعت 20:30



پردیس ملت 4




چه خوبه برگشتی
سانس سوم
ساعت 19

فرزند چهارم
سانس سوم
ساعت 19
فرهنگ 1
فرزند چهارم
سانس چهارم
ساعت 21
چه خوبه برگشتی
سانس چهارم
ساعت 21





فرهنگ 2
فرزند چهارم
سانس سوم
ساعت 18:30

چه خوبه برگشتی
سانس سوم
ساعت 18:30




استقلال

فرزند چهارم
سانس چهارم
ساعت 20:30



چه خوبه برگشتی
سانس چهارم
ساعت 20:30

ماندانا


چه خوبه برگشتی
سانس دوم
ساعت 18:30
فرزند چهارم
سانس دوم
ساعت 18:30



جوان


چه خوبه برگشتی
سانس سوم
ساعت 18:30


فرزند چهارم
سانس سوم
ساعت 18:30

پردیس شکوفه
چه خوبه برگشتی
سانس دوم
ساعت 16:30

فرزند چهارم
سانس دوم
ساعت 16:30




پردیس راگا

چه خوبه برگشتی
سانس سوم
ساعت 20:30




فرزند چهارم
سانس سوم
ساعت 20:30
پردیس تماشا



فرزند چهارم
سانس اول
ساعت 16:30
چه خوبه برگشتی
سانس اول
ساعت 16:30

برنامه اصلی رو به تفکیک سالنها میتونید از اینجا ببینید

پی نوشت:

  امسال میخوام علاوه بر کلی کار و درس و پروژه علاوه بر فیلمهای بالا ، سر به مهر و حوض نقاشی رو بیینم ، "آسمان زرد کم عمق" رو که دیدم و کم و بیش دوستش داشتم ، اگه فرصت شد "دربند"پرویز شهبازی رو هم میبینم ، "فرانک وینی" تیم برتون هم که ترجیح میدن بجای کلی دوندگی و مرخصی و راه ندادن عموم به ایوان شمس تو خونه با لذت کامل ببینم

«چند بار به شب دلباخته‌ای؟» با صدای هانیه توسلی و حامد بهداد

مستند بلند «چند بار به شب دلباخته‌ای؟»، تازه‌ترین کار امید بنکدار و کیوان علی محمدی، پنج شنبه (5 بهمن ماه) ساعت 23 مهمان برنامه «فانوس» شبکه مستند می‌شود.
این مستند ۶۷ دقیقه‌ای درباره ۲۰ مجسمه ساز ایرانی و خارجی است که در تهران، طی ۲۰ روز، تعداد ۲۰ مجسمه ساختند.

در خلاصه این مستند آمده است: سنگ و چوب و شیشه و آهن به آواز گفتند: خدایا! ما دیگر آن نیستیم که بودیم و آفرینندگان به ترانه خواندند: ما نیز آن نباشیم. می‌خوانندمان، ما آفرینندگانیم.

عوامل مستند «چندبار به شب دلباخته ای؟» عبارتند از: کارگردان: امید بنکدار و کیوان علی محمدی، متن فیلم: سعید عقیقی، مدیر تصویربرداری: مرتضی پورصمدی، تدوین: آرش زاهدی، صدابردار: مهدی صالح کرمانی، طراحی و ترکیب صدا: مانی هاشمیان، موسیقی: آنکیدودارش، با صدای: هانیه توسلی و حامد بهداد و خوانش: نیکو خردمند، فرخ نعمتی، تهیه کننده:سازمان فرهنگی،هنری شهرداری تهران.
پی نوشت: این مستند درهمون سالی که جناب بهداد فیلمهایی چون شبانه روز، هرشب تنهایی ودلخون رو در جشنواره فیلم فجر داشتند به نمایش درومد و من ازش خیلی تعریف شنیدم ، متاسفانه هربار هم که در سینما سپیده اکران شد خبرش رو دیر شنیدم ،امیدوارم بتونیم این مستند رو داشته باشیم برای همیشه.

نارنجی پوش به خونه ها اومد

حامد بهداد  نارنجی پوش

دیگه نارنجی پوش هم اومد ، با همه انتقادا با همه تعریفها،کاش شوخ و شنگی حامد آبان دل گرفتمون رو این روزا باز کنه ، راستی خود حامد هم از سفر پرماجرای آفریقاییش اومد .این روزا یه خبرای خوبی میاد ، بازم حامد بازم لیلا بازم داریوش مهرجویی ...

hamed behdad , leila hatami

سرانجام داریوش مهرجویی بعد از مدتی بلاتکلیفی برای فیلم تازه‌اش با عنوان چه خوبه برگشتی پروانۀ ساخت گرفت.

فیلمی که اعلام شده داستانی کمدی در حال و هوای اجاره‌نشین‌ها دارد. به گزارش دنیای تصویر، چه خوبه برگشتی فیلم پربازیگری است و لوکیشن‌های متعددی در تهران و شمال دارد. لیلا حاتمی بعد از لیلا، میکس، آسمان محبوب و نارنجی‌پوش در پنجمین همکاری‌اش با مهرجویی، نقش محوری فیلم تازۀ این کارگردان را به عهده دارد. حامد بهداد دیگر بازیگر این فیلم است که دومین همکاری‌اش با مهرجویی را تجربه می‌کند. بهداد در چه خوبه برگشتی نقش یک پزشک را ایفا می‌کند. دو بازیگر دیگر این فیلم عبارتند از امیر جعفری و ریما رامین‌فر. جعفری در نمایش «درس» هم تجربۀ همکاری با داریوش مهرجویی را داشته. همچنین محمدرضا دلپاک به عنوان صداگذار و هایده صفی یاری به عنوان تدوینگر همکاری‌شان در این پروژه قطعی شده. چه خوبه برگشتی که -فیلمنامۀ آن توسط داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر نوشته شده- اوایل آبان‌ماه کلید می‌خورد و احتمالاً نخستین نمایش‌اش در جشنوارۀ سی و یکم فجر خواهد بود.

حامد بهداد  ، داریوش مهرجویی

منبع: کمپ ، وبلاگ سینما به روایت حامد بهداد

با هر چه در توان داريم، به انتظار دردآور اين چشم‌هاي نگران و منتظر پاسخ دهيم

زلزله تبریز


«بار ديگر زمين لرزيد و جان و مال و كاشانه‌ي بخشي از هم‌وطنان‌مان را به كام خودش كشاند. همدردي و ابراز اندوه در برابر اين فاجعه‌ي طبيعي، تنها گوشه‌اي از وظيفه‌ي ملي و انساني تك تك ماست. بيش و پيش از تسليت‌‌گويي و شريك‌شدن در اين غم بزرگ، بايد دست ياري به سوي بازماندگاني دراز كنيم كه در بدترين شرايط ممكن گرفتارند و چشم اميدشان به همت هم‌وطنانشان دوخته شده است؛ با هر چه در توان داريم، از قطره‌ قطره‌ي خوني كه باعث نجات جاني شود تا هر آن‌چه تحمل اين شرايط وحشتناك را حتي اندكي ساده‌تر كند، به انتظار دردآور اين چشم‌هاي نگران و منتظر پاسخ دهيم.»

حامد بهداد – ماني حقيقي – رضا عطاران - حميد فرخ‌نژاد – نيكي كريمي – پيمان معادي

نامه تبريك  بهداد به حاتمي، به‌خاطر دريافت نشان شواليه هنر و ادب

بهداد و حاتمي در فيلم‌هاي «هر شب تنهايي»، «سعادت‌آباد»، «نارنجي‌پوش» و «پله آخر» در كنار هم ايفاي نقش كردند. متن نامه تبريك بهداد كه اختصاصاً براي سايت "سينماي ما" ارسال شده، به اين قرار است:

لیلا حاتمی  بهداد



سركار خانم لیلا حاتمی، سلام

در اين روزهاي سينما جاي پدر فقيدتان استاد را بسيار خالي مي‌بينم؛ هم به اين خاطر كه كاش مي‌ديد فرزندي چون شما به سينماي ما افزوده و هم بدين سبب كه حضور امثال ايشان است كه هنر و هنرمند را مشروع و معتبر مي‌داشت و مي‌دارد.

دريغ همكاري با ايشان حسرتي خواهد بود بر دل هنرجوياني كه سعادت حضور در آثارش را از دست داده‌اند. من نيز اگر اين دولتم از كف رفته، در ازايش خوشحالم كه در چند فيلم فرصت بازي و دوستي كنار شما و علي جان مصفا دست داد.

از طرف همه سوته‌دلان و دلشدگان اين سينما، دريافت نشان شواليه هنر و ادب را به شما و خانواده هنرمندتان تبريك مي‌گويم و از يكتا خالق زيبايي‌ها مي‌خواهم رشد و كمال‌تان را افزون كند.

حالا كه نشان شواليه را به خانه آورديد، تقاضا دارم براي دو دلبندتان - ماني و عسل - زين و برگ و زره و نيزه و مركب و كلاه‌خودي فراهم كنيد تا اين دو نيز شواليه‌هايي براي گسترش امپراتوري فرهنگ و هنرمان باشند؛ درست به‌سان پدربزرگ‌شان علي حاتمي.

تلاش برای «ترکاندن» با اخبار مغرضانه از عواطف بی‌غرض

"سينماي ما" با نوشته‌اي از امير پوريا بررسي مي‌كند: آيا انتقاد از شيوه‌ سوگواري شاگردان حميد سمندريان، مصداق تجاوز به حريم خصوصي افراد نيست؟ 
تلاش برای «ترکاندن» با اخبار مغرضانه از عواطف بی‌غرض/ وقتي فقدان يك استاد فقید به حراج گذاشته مي‌شود

سينماي ما- برگزاري مراسمي خودجوش توسط اهالي تئاتر و بازيگران و علاقمندان هنر در سوگ حميد سمندريان و مراسم تشييع پيكر استاد فقيد تئاتر و بازيگري ايران باعث واكنش‌هاي مختلفي شد و رسانه‌ها هر كدام از منظري به اين موضوع و اتفاقات آن پرداختند. يكي از اين حاشيه‌ها كه به شكلي گسترده و ظاهراً هدفمند و با قصد و غرض بزرگ‌نمايي شد، شكل واكنش‌ها و رفتار سوگوارانه برخي از شاگردان سمندريان بود. انتقادهاي بي‌مورد به شيوه‌ي سوگواري هنرمندان و شاگردان استاد، جلوه و مصداقي از دخالت در موضوعي شخصي و تجاوزي آشكار به حريم خصوصي افراد آن هم در موقعيت تاسف‌باري مثل عزاداري بود. واكنش‌هايي بي‌جا كه حتي از چهره‌هاي پيش‌كسوتي مثل بهروز غريب‌پور هم ديده شد و اين مورد البته با پاسخ صريح امير جعفري همراه شد. 
اما اين ميان، مشخصاً حامد بهداد بود كه باز هم هدف برخي رسانه‌ها قرار گرفت؛ بزرگ‌نمايي و تمركز روي بهداد به حدي اغراق‌آميز و افراطي بود كه خيلي‌ها تصور كردند او تنها كسي‌ست كه وسط يك گروه عزادار رفتارهاي اغراق‌آميز نشان مي‌د‌اده است.

زوم كردن موضوع و تكرار اين خبرها و تصاوير و نيز تقاضاهاي خط‌داده شده از مخاطبان اغلب جوان و ناآشنا براي اظهار نظر درباره رفتار حامد بهداد در شرايطي اتفاق افتاد كه در مراسم مختلف از سوي چهره‌هاي مختلفي شاهد اين ابراز احساسات شديد سوگوارانه بوديم؛ از هدايت هاشمي و امير جعفري و برزو ارجمند تا رضا كيانيان كه حتي حرف‌هايش در مراسم بزرگداشت سمندريان به دليل گريه و غليان احساسات ناتمام باقي ماند.

اين كذب و جعل واقعيت نشان مي‌داد زوم روي حامد بهداد فراتر از يك خبررساني يا تحليل رسانه‌اي صورت گرفته و اهداف مختلفي پشت آن پنهان است؛ اهدافي مانند تحت‌الشعاع‌ قرار دادن حرف‌ها و نقطه‌نظرات چهره‌هاي حاضر در آن مراسم يا آغاز فشارهاي آشناي رسانه‌هاي آشنا روي چهره‌هاي محبوب مردمي و يا در شكل ساده‌ترش نوعي بازي رسانه‌اي براي جلب مشتري و مخاطب و كاربرِ بيش‌تر كه آمار و اعداد نه چندان مستند و پر مناقشه‌اش اين روزها موضوع رقابت و برتري‌جويي برخي سايت‌ها شده است.

در ادامه نوشته‌ي امير جعفري و به دليل موج رو به ازدياد اين رفتارهاي ژورناليستي خصوصاً در فضاي مجازي و نگراني اهالي سينما و هنر از كذب‌بودن برخي اخبار و گزارش‌هاي اين‌چنيني كه به تخريب چهره و وجهه هنري و مردمي آن‌ها منجر خواهد شد و زندگي خصوصي و حرفه‌اي‌شان را تهديد مي‌كند، ورود به اين موضوع را وظيفه حرفه‌اي و اخلاقي خود مي‌دانيم. با آگاهي از احتمال هر اتهام دروغين و نسبت ناروايي كه پس از اين در فضاي لايتناهي سايت‌ها و وبلاگ‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي به نويسنده مطلب يا گردانندگان سايت "سينماي ما" زده خواهد شد، به استقبال اندكي روشنگري و شفاف‌سازي در اين فضاي مخدوش مي‌رويم. اگر صبر كرديم تا زمان بگذرد، اول به دليل فروكش‌كردن احساسات و برخورد منطقي‌تر بود و دوم به‌خاطر پرهيز هميشگي‌مان از ورود و سوار شدن بر اين امواج بلند اما بي‌پشتوانه‌ي ژورناليستي و پرهيز از دامن‌زدن به آن فضاي مسموم.

نوشته‌اي از امير پوريا درباره اين موضوع، مطلعي مناسب براي تحليل و ريشه‌يابي ماجرا و آسيب‌شناسي اتفاقي‌ست كه به تخريبِ سلامت و اخلاق حرفه‌اي در رسانه‌ها و بدنام‌كردن حرفه‌ي شريف و محترم خبر و اطلاع‌رساني مشغول است.
..............................................................

تلاش برای «ترکاندن» با اخبار مغرضانه از عواطف بی‌غرض

امیر پوریا


پیش‌تر هم دربارۀ مهم‌ترین نمایندۀ تفکر پوپولیستی در نقد فیلم ما یعنی امیر قادری، این را نوشته بودم که هر خفته‌ای را می‌توان به آوای شیپور یا به ضرب لگد از خواب پراند؛ ولی به بیداری آن کس که خود را به خواب زده امیدی نیست. پیش‌تر با تعمد او، قابل پیش بینی بود که سایت مثلاً خبری/تحلیلی زیر نظر او به دلیل موضع‌گیری خودش در برابر فیلم «جدایی نادر از سیمین» (با مطلعی در دل حرف‌های او در نوروز ۹۰ که در تاریخ رخنۀ پوپولیسم به نقد فیلم ایرانی بی‌سابقه بود: «نه "جدایی..." اون قدر‌ها فیلم خوبیه و نه "اخراجی‌ها۳ " اون قدر‌ها فیلم بدیه»!) حتی خبرهایی مانند اقامت موقت اصغر فرهادی برای ساخت فیلمی در فرانسه را به عنوان «مهاجرت» از ایران جا بزند. پیش‌تر می‌شد فهمید چرا شباهت «تصادفی» موضع او و معاونت سینمایی وزارت ارشاد در خصوص فیلم‌های اخیر رضا کاهانی که شخصيت‌هايش حرف بد می‌زنند و «سیاه نما» هستند و این جامعه و زمانۀ زیبا و صاف و تمیز را نازیبا و کج و معوج نشان می‌دهند، باعث شده که حتی اظهارات کاهانی دربارۀ دیدگاه‌های نظارتی معاونت در این سایت مدعی جامعیت، نقل هم نشود...

اما حالا و در این روز‌ها، نمی‌توانم دریابم دلیل دخالت او در ماجرای واکنش شاگردان پیر و جوان زنده یاد حمید سمندریان در آیین سوگواری استاد فقید، چه بوده و جز ایجاد هیاهو و تلاش برای «ترکاندن» - از عبارات محبوب این نوع ژورنالیسم - و پربازدید شدن، چه عوایدی خواهد داشت؟ این سایت ابتدا تكه‌فیلمی را با این عنوان منتشر کرد: «ویدیوی محصول "کافه سینما" برای مرگ استاد تئا‌تر ایران/ با استفاده از تصاویر آرشیوی جذاب از خودش و صحنه‌هایی از مراسم یادبود». به کارگیری شتابزدۀ کلمات «مرگ» و «جذاب» در این عنوان، گویی موضوع و بزرگی آن فقید را به حراج گذاشته است. اما جملاتی که در لید/توضيح این ویدئو آمده، می‌تواند هدف را آشکار‌تر کند: «ویدیویی که از صحبت‌های حمید سمندریان... آغاز و با صحبت‌های حامد بهداد در تئا‌تر شهر به یاد حمید سمندریان ادامه پیدا می‌کند...».

تردید نکنید که توصیف این ویدئو تا رسیدن به دومین بخش آن، فقط برای استفاده از محبوبیت حامد بهداد – که‌ گاهي میزانش برای خود من هم تعجب آور است- و بیشتر دیده شدن ویدئو توسط بازدیدکنندگان سایت است (چه بسا برای برخی از این نوجوانان که کاری از او بر صحنه ندیده و ترجمه‌ای از او نخوانده‌اند، حالا حمید سمندریان به عنوان کسی که «استاد حامد بهداد» بوده، شناخته شده باشد!). اما عجیب این است که همین ویدئو به همراه چند عکس، فقط یک روز بعد با این عنوان جدید روی سایت می‌آید که «نظر شما چیست؟ آیا این شکل عزاداری از سوی هنرمندان و سوگواران را می‌پسندید یا بر آن انتقادی وارد می‌دانید؟»!

بدیهی است که در این‌جا خود نظرات مهم نیستند. بحث اصلی بر سر به راه انداختن چنین بحثی است. بنده هم در آن مراسم حضور داشتم و هم در از دست دادن مادر، پدر، دایی، هر چهار مادربزرگ و پدربزرگ و.‌خواهر بزرگ ترم، پیش کسوت قادری و صد‌ها نفر سن و سال دار‌تر از او به حساب می‌آیم. در وجه شخصی، عرض می‌کنم که حتی خود من در مراسم هر کدام از این رفتگانم، رفتاری متفاوت با مراسم یکی دیگر داشتم و افزون بر این، اساساً بنا به تجربه و مشاهده، به این رسیده‌ام که نمی‌توان در مورد واکنش‌های افراد مختلف در این گونه آیین‌ها، قضاوت و تحلیلی ارائه داد. هیچ کس نمی‌تواند بگوید که بنده یا برادرم یا عمه یا فلان دوست متوفی، با کمتر گریستن، او را کمتر دوست داشته‌ایم یا با بیشتر بر سر کوفتن، قصد خودنمایی داشته‌ایم (چیزی که این روز‌ها به شاگردان مشهور‌تر زنده یاد سمندریان نسبت می‌دهند). کسی نمی‌تواند بگوید اگر دوربین و جمعیتی در کار نبود، حامد بهداد بیشتر و راحت‌تر خود را بیرون می‌ریخت یا کمتر؛ یا رضا کیانیان و هدایت هاشمی و پیام دهکردی بیشتر می‌گریستند یا کمتر. نمی‌توان تأثیر حضور دوربین و ازدحام را بر خلوت سوگواران اندوهگین که با استاد زندگی کرده‌اند و از او آموخته‌اند، با مباحثی مانند حد و مرز ریا یا اصالت در واکنش‌های حضار مراسم نوحه سرایی و روضه خوانی یکی دانست.

اما در وجه خبررسانی، پرسش و مایۀ حیرتم این است که چه طور در این ویدئو و عکس‌ها، تصاویر طولانی و متعدد دست و سوت زدن حامد بهداد و هدایت هاشمی به وفور حضور دارد، اما حتی یک دقیقه یا یک جمله از حرف‌های محمد یعقوبی، برزو ارجمند و رضا گوران که همه را به کف زدن به افتخار استاد فقید فراخواندند، نقل نشده است؟! وقتی کاربر نوجوان و ایرانی ساده و از همه جا بی‌خبر و خوکرده به سنت‌های آشنای سوگواری را با تصاویر نامعمولی از سوت زدن افراد سیاهپوش مواجه می‌کنیم و به درستی به او اطلاعات نمی‌دهیم و نمی‌گوییم که این عکس العمل‌ها معادل رسم همیشگی دست زدن در انتهای هر نمایش بوده، بدیهی است که داریم پیشاپیش مسیر جواب کاربر به سؤال مطرح در تیترمان را مشخص می‌کنیم؛ که بگوید «خیر؛ نمی‌پسندم».

غافل از اینکه اساساً نظر دادن دربارۀ همه چیز و همه کس، نه در محدودۀ یک سایت و نه حتی در شکل دم دستی‌تر یک شبکۀ اجتماعی، بلکه تنها در محافل «دورِهَمی»، روی می‌دهد. وگرنه، چه کسی می‌گوید که اولاً رفتارهای آدمیان در موقعیتی تا این حد غیرقابل پیش بینی و کنترل نشدنی یعنی از دست دادن عزیزی که بزرگ هنرمان است، معیار مشخصی برای نقد شدن دارد؟ و ثانیاً اگر بناست نقدی صورت گیرد، جا و جلوه‌اش به بحث گذاشتن ماجرا با کاربران یک سایت مشتاق «ترکاندن»، آن هم با جهت‌دهی آشکار است؟!

منبع:سینمای ما

استاد بزرگ و پدر تئاتر ایران درگذشت

حمید سمندریان 

استاد حمید سمندریان که مدت ها بود از بیماری سرطان کبد رنج می‌برد؛ صبح امروز بعد از سال‌ها تحمل بیماری در منزل خود به دیار باقی شتافت.

 
حمید سمندریان متولد سال 1310 از مفاخر هنرهای نمایشی ایران و پدر تئاتر ایران در سن 82 سالگی از دنیا رفت. شروع فعالیت تئاتریش در حین تحصیل در دوره متوسطه بود او در کلاس‌های تئاتر و هنرپیشگی استادان حسین خیرخواه، شباویز و نصرت کریمی شرکت و تحصیل نموده‌است این کلاسها زیر نظر استاد عبدالحسین نوشین اداره می‌شد. حمید سمندریان همچنین ویلون می‌نواخت و از شاگردان ذوالفنون بود.
 
وی پس از اتمام دوره دبیرستان به اروپا سفر کرد و در آلمان دوره مهندسی شوفاژ سانترال را در دانشگاه صنعتی برلین گذراند اما بعد از آن به کنسرواتور عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ وارد شد برخورد با تئاتر آن‌قدر برایش گسترده بود که مجالی برای موسیقی نمی‌گذاشت و شاید برای همیشه از موسیقی خداحافظی کرد.
 
وی طی شش سال به صورت آکادمیک تحت آموزش ادوارد مارکس که یکی از استادان برجسته تئاتر بود اصول و مبانی کارگردانی و بازیگری را آموخت و همزمان در آلمان به صورت حرفه‌ای مشغول به کار شد.
 
وی پس از پایان این دوره به دعوت اداره هنرهای نمایشی دراماتیک اداره کل هنرهای زیبای کشور به ایران برگشت و به سرعت نمایشنامه دوزخ یا دربسته اثر ژان پل سارتر را در تالار نوبنیاد همین اداره به روی صحنه آورد، ضمنا با همکاری دکتر مهدی فروغ به تاسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به هنرهای زیبای کل کشور بود دست زد.
 
بعد از آن حمید سمندریان به دعوت مهندس هوشنگ، دکتر برکشلی و با همکاری دکتر مهدی نامدار دانشکده تئاتر دانشگاه تهران را بنیان گذاشتند و کار تدریس را بدون وقفه تا به امروز در دانشگاه‌های تهران و کلیه دانشگاه‌های تئاتری ادامه داد.
 
در سال 1373 به تاسیس کلاس‌های آزاد بازیگری و کارگردانی دست زد که هنرجویان بسیار زیادی از آنجا دانش‌آموخته شدند و به عرصه حرفه‌ای هنر وارد شدند که هنرجویان بسیار زیادی از آنجا فارغ التحصیل شدند و به عرصه حرفه‌ای هنر وارد شدند ازجمله سعید پورصمیمی ـ مریم معترف ـ فریبرز عرب‌نیا ـ احمد آقالو ـ پرویز پورحسینی ـ امین تارخ ـ احمد ساعتچیان ـ محمد رحمانیان ـ محمدرضا جوزی ـ محمد یعقوبی ـ امیر جعفری ـ فتحعلی اویسی ـ فردوس کاویانی ـ مهران مدیری ـ خسرو سینایی ـ میرطاهر مظلومی- پیام دهکردی- نوید فرید - شهاب حسینی - حامد کمیلی - حامد بهداد - نگار فروزنده - یوسف تیمور ی- رابعه اسکویی- مجید صالحی- فرزاد حسنی- شهرام عبدلی- قطب‌الدین صادقی-کیومرث مرادی-علیرضا اشکان-حمید فرخ نژاد-الیکا عبدالرزاقی-حمید میهن‌دوست-آشا محرابی-حسام نواب صفوی و ...
حمید سمندریان در سال‌های پیش از انقلاب، سال 1342 گروه تئاتری منسجمی به‌نام گروه هنری پاسارگاد تشکیل داد که افراد گروه عبارت‌اند از: پرویز پورحسینی، سعید پورصمیمی، پری صابری، اسماعیل محرابی، جمشید مشایخی، پرویز کاردان، محمد حفاظی، منوچهر فرید، ثریا قاسمی، اسماعیل شنگله، مهدی فخیم‌زاده و ...
 
ضایعه در گذشت این هنرمند در حالی اتفاق افتاد که همراهان و شاگردان همیشگی‌اش تصمیم گرفته بودند برای بهتر شدن حال استادشان، بار دیگر اجرای نمایش «بازی استریندبرگ» را که او سال‌ها پیش به صحنه برده بود با همان بازیگران قبلی یعنی هما روستا، رضا کیانیان و پیام دهکردی پاییز امسال به صحنه ببرند و حتی بخشی از تمرینات اولیه این نمایش نیز در منزل شخصی او آغاز شده بود.
 
سمندریان که در تمام این سال‌ها حسرت اجرای «گالیله» را با خود داشت، آخرین‌بار در سال 1389 سرگرم ترجمه و کار بر روی این نمایشنامه‌ی معروف برتولت برشت بود و قصد داشت اواسط تیرماه همان سال گروه بازیگران این نمایش را مشخص کند تا براساس توافقات انجام‌شده با شهرداری تهران، «گالیله» را از بهمن سال 89 تا اردیبهشت 90 در تماشاخانه‌ی ایرانشهر به صحنه ببرد، اما این آرزو هرگز محقق نشد.
مراسم تشییع پیکر استاد حمید سمندریان  صبح روز شنبه 24 تیرماه ازساعت 9  مقابل درب تماشاخانه ایرانشهر سالن استاد سمندریان به سمت بهشت زهرا قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد.همچنین مراسم سومين روز درگذشت اين هنرمند روز دوشنبه - 26 تيرماه ـ ساعت 18 در مسجد جامع شهرك غرب برگزار خواهد شد.
لینک:
 
 
-----------------------------------------
پی نوشت: دوست داشتم اگه قراره دوباره اینجا مطلب بذارم با خبر خوشحال کننده تری برگردم،ولی صبح امروز وقتی خبر از دست رفتن ایشون رو خوندم و بهت زده شدم به اولین جایی که فکر کردم اینجا بود، دلیلشم گفتنی نیست، اگه خواننده قدیمی این وب بودید،اگه از قدیم حامد رو میشناختید ،مصاحبه هاش رو میخوندید ،اگر حتی مثل من دستی در دنیای تئاتر نداشتید حتماً دلتون میگرفت ، حس میکنم یه بخشی از وجود حامد هم امروز از دست رفت. روحشون شاد! 
 
 

بهداد برای «نارنجی پوش» به سینما قدس می‌رود

به گزارش ايلنا، حامد بهداد بازیگر نقش اصلی این فیلم قرار است دوشنبه 4 اردیبهشت راس ساعت 18 به سینما قدس برود تا همراه مردم به تماشای «نارنجی پوش» بنشیند و پاسخگوی سوالات تماشاگران باشد. 

سینما قدس واقع در میدان ولی عصر قرار است به عنوان پاتوق فرهنگی هنری و سینمای سرگروه «نارنجی پوش» هر روز شاهد حضور یکی از بازیگران «نارنجی پوش» باشد.

جایزه اسکار 84 در دستان فرهادی

Oscar Goes to: A Separation

سلام به مردم خوب سرزمینم.
ایرانی های زیادی در سراسر جهان در حال تماشاى این لحظه‌اند و تصور می کنم که خوشحالند. نه فقط به خاطر یک جایزه مهم، یک فیلم یا یک فیلمساز.
آن‌ها خوشحال‌اند چون در روزهایى که میان سیاستمداران حرف از جنگ، تهدید، و خشونت تبادل می شود، نام کشورشان ایران از دریچه باشکوه فرهنگ به زبان مى‌آید.
فرهنگى غنى و کهن که زیر غبار سیاست پنهان مانده است.
من با افتخار این جایزه را به مردم سرزمینم تقدیم مى‌کنم. مردمى که به همه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها احترام مى‌گذارند و از دشمنى و کینه بیزارند.

A Separation oscar 2012  asghar farhadi

حامد بهداد:

اصغرفرهادی عزیز، متشکریم که صبح میلیون‌ها ایرانی را امروز، بخیر کردی! آقای فرهادی عزیز متشکریم که ایران را جز با نامی از جنگ و تحریم و سلاح اتمی یاد کردی، آقای فرهادی عزیز این حس قشنگ هزاران ایرانی تقدیم به شمایی که بهتر از خیلی‌ها می‌دانید، که چقدر این مردم غمگین، محتاج دقایقی این چنین هستند. مردمی که شادابی‌شان به یغما می‌رود، آنانی که از غرور و تعصب ملی، دیروقتی است که تنها یادی در خاطرشان مانده است، شما می‌دانی که باید سلامت را به زبان ما بگویی!

به یقین که هنر، زبان مشترک ملت‌هاست.

 

 

امشب داریوش مهرجویی یکی از جوایز نارنجی پوشش رو به حامد بهداد تقدیم کرد

امشب گزارش اختتامیه رو همزمان با یک دقیقه تاخیر از رادیو ایران و آی فیلم شنیدم و دیدم،دلم میخواست هر کسی که برای نارنجی جایزه میگیره اسمی از حامد ببره و فریاد تماشاگرا رو بشنوم ،از صبح حس بدی داشتم ،فقط شور و هیجان مردم میتونست حالم رو خوب کنه ،دفعه اول هایده صفی یاری سیمرغش رو به حق گرفت ،سیمرغی که میتونست حتی زودتر برای فیلم گربه های ایرانی هم بگیره ،اومد رو سن از حامد تشکر کرد تا اینکه نوبت به جایزه هیئت ویژه داورا برای استاد مهرجویی رسید ،فوق العاده بود تک تک حرفایی که برای حامد زد ،تشکر کرد از بازی درخشانش ،دل تو دلم نبود ،فرزاد حسنی هم در هر مکث استاد آتیشش رو زیاد میکرد یه دفعه با همون زبان صمیمی و چهره ای با بشاشی حامد آبان (لبخند و شیرینی و صمیمیت حامد آبان بسیار شبیه آقای مهرجویی است) گفتن که یکی از این جایزه های امشب رو بهش تقدیم میکنم ...حامد تو سالن نبود ولی این لحظه نابی که استاد با شور و تشویق مردم بوجود آورد از سیمرغ چیزی کم نداشت ،در اسرع وقت فیلمش رو اینجا میذارم

.

و اما لحظه ناب دیگه ای اتفاق افتاد ،پیمان معادی عزیز که به مانند کاهانی نادیدش گرفتن سیمرغش رو از مردم گرفت و چه لحظه زیبایی بود ،چقد احترامش زیبا بود،دقایقی به تعظیم و توجه به مردم عزیز و باهوش انداخت ،

خیلی خوشحالم که این لحظات به یادماندنی رو مستقیم دیدم،دیشب اعلام کاندیدا و تحمل این مراسم برام مثل کابوس بود ولی باورم نمیشه که اینجوری  اختتامیه ای که با نادیده گرفتن پیاپی پیمان معادی آغاز شد  به اینجا ختم شد ،هرچند بعضی از شایسته ها مثل مانی ،ترانه ،مهدی هاشمی ، فرخ نژاد و کاهانی عزیز  از گرفتن این جوایز نقدی محروم موندن ولی در جریان مراسم با هربار اعلام اسمشون جایزه واقعی رو با تشویق مردم گرفتن.

----------------------------------------------

فایل صوتی با حجم زیاد

---------------------------------------------

پیمان معادی: من برای ده سال آینده ام از تک تک شما(مخاطبان) سیمرغ گرفتم. من در سینما هستم و می مانم. دوست دارم جای رفیق خوبم اصغر فرهادی را خالی کنم.

داریوش مهرجویی: ممنونم از هیات داوران. از همکارانم در این کار متشکرم به خصوص همسرم وحیده محمدی فر و همچنین بازیگران کار و به خصوص حامد بهداد که با بازی درخشانش جلای خاصی به فیلم من داد و مرا مشعوف کرد. متاسفم که بهداد اینجا نیست که جایزه اش را بگیرم. یکی از جوایز خودم را به بهداد خواهم داد.

یکتا ناصر: سلام به سیمرغی که همواره از راه دور دیدمش. با تشکر از هیات داوران. ای کاش در جمع جایزه دهندگان یک خانم هم بود که بتوانم به هنگام دریافت جایزه با او دست دهم!

مهناز افشار: من میدانم که آقای معادی شما چه زحمتی کشیدی! به شما و تک تک عوامل این فیلم تبریک میگویم. به عنوان یک عضو سینما میگویم بگذارید در کنار هم دوستانه کار کنیم.

مصطفی کیایی: از مهدی هاشمی تشکر میکنم و تشکر ویژه از منتقدان و مطبوعات. خوشحالم که به یک فیلم کمدی نگاه خوبی داشتند.

بهناز جعفری: سال خیلی سختی بود برای ما. گفتنی ها کم نیست. تشکر ویژه میکنم از مهدی هاشمی بازیگر توانمند و تشگر ویژه از اولین معلمم گلاب آدینه.


هایده صفی یاری: خوشحالم فیلمهایی را امسال کار کردم که آنها را دوست دارم. سپاسگزاری میکنم از مادرم که کم کم زندگی اش را فراموش میکند اما من او را فراموش نمیکنم. ممنون از مهرجویی که خیلی چیز به من آموخت و حتی با سکوتهایش به من کار یاد داد. بازیهای این فیلم به خصوص حامد بهداد، اردشیر رستمی و لیلا حاتمی عالی بودند.

رضا عطاران: خیلی ممنون، خوب بود! از بچه های گروهم خیلی تشکر میکنم و خسته نباشید بگویم. دوست داشتم «بیخود و بی جهت» در بخش مسابقه مورد توجه قرار میگرفت اما نشد!

------------- جوایز تجسمی ---------------

---------------------------------------------

سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه به مصطفي کيايي براي فيلمنامه فيلم «ضد گلوله»

ديپلم افتخار بهترين موسيقي به ناصر چشم آذر براي موسيقي فيلم «گشت ارشاد»

سيمرغ بلورين بهترين موسيقي به حسين عليزاده براي موسيقي فيلم «ملکه»

سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني به پرويز شيخ طادي براي کارگرداني فيلم «روزهاي زندگي»

ديپلم افتخار بهترين فيلم به رضا رخشاني تهيه کننده فيلم «ضدگلوله»

ديپلم افتخار بهترين فيلم به سعيد سعدي تهيه‌کننده فيلم «روزهاي زندگي»

ديپلم افتخار بهترين بازيگر زن به بهناز جعفري براي بازي در فيلم «تلفن همراه رئيس جمهور»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن به هنگامه قاضياني براي بازي در فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد به فرهاد اصلاني براي مجموعه کارهايش در جشنواره سي‌ام

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل زن به يکتا ناصر براي بازي در فيلم «يکي ميخواد باهات حرف بزنه»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد به اکبر عبدي براي بازي در فيلم «خوابم مياد»

ديپلم افتخار بهترين فيلمبرداري به حسن پويا براي فيلمبرداي فيلم «راه بهشت».

سيمرغ بلورين بهترين فيلمبرداري به امير کريمي براي فيلمبرداري فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين تدوين به هايده صفي‌ياري براي فيلم «نارنجي پوش»

سيمرغ بلورين بهترين صدابرداري ساسان نخعي براي فيلم «بوسيدن روي ماه»

سيمرغ بلورين بهترين صداگذاري به محمد رضا دلپاک براي فيلم «خرس»

ديپلم افتخار بهترين صداگذاري به فرامرز ابوالصدق براي فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين صحنه و لباس عباس بلوندي براي فيلم «ملکه»

سيمرغ بلورين بهترين چهره‌پردازي عباس صالحي براي فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين جلوه‌هاي ويژه ميداني به محسن روزبهاني براي فيلم «روزهاي زندگي»

سيمرغ بلورين بهترين جلوه‌هاي ويژه بصري به کامران سحرخيز، امير سحرخيز و سيد هادي اسلامي براي فيلم «سلام بر فرشتگان»

ديپلم افتخار بهترين جلوه‌هاي ويژه بصري به حسين ايزدي براي فيلم «ملکه»

همچنين جايزه ويژه هيات داوران سي امين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر به داريوش مهرجويي براي کارگرداني فيلم «نارنجي پوش» و جايزه بهترين فيلمنامه اقتباسي به فيلم «پله آخر» به نويسندگي علي مصفا اهدا شد.

اسامی نامزدهای بخش مسابقه سینمای ایران اعلام شد

اسامی کاندیدا رو از اینجا بخونید.

نمیدونم چی بگم ،کار از شوک گذشته بدجور حس دلشکستگی میکنم. پیش بینی میکردم که پولاد و فرخ نژاد حتماً برای فیلم معلوم الحال سهیلی کاندید میشن ، میدونستم که مانی حقیقی هم با بازی درخشانش به خاطر درک نکردن کاراکترش توسط هیئت داورا احتمال داره از قلم بیفته ،نارنجی پوش هم حتماً مورد توجه قرار میگیره ولی نه اینجوری ! نارنجی پوش از نظر ساختار و متکی بودن بسیار زیادش به  نوع گویش و هیجان ذاتی خود شخص حامد بهداد و تاحدودی تزریق موسیقی برای پیشبرد فیلم بشدت من رو یاد گربه های ایرانی میندازه و چه خنده دار که نه حامد بهدادش و نه کریستف رضایی کاندید نشدن ،امیدوارم یکی الان پیدا بشه به من بگه چی تو میترا حجار نارنجی پوش دیده که انتخابش کرده ،کاش موقع اکران فیلم خنده تلخ دسته جمعی همه رو برای این کاندیداتوریهای با چشم و گوش بستشون شاهد باشیم ،ای کاش حامد وقتی فیلمنامه نارنجی رو میخوند به این فکر نمی افتاد که با بازیش میتونه لطف بزرگی به این جماعت بکنه و فیلم رو قابل تحمل کنه و بازی تو این فیلم رو قبول نمیکرد !

 یادمه سر حس پنهان و شبانه روز و انتهای خیابان هشتم هم به دلایلی حامد رو کاندید نکردن ولی خدابیامرز یه خانه سینمایی بود ،یه خانه ای بود که حداقل انتخابش میکردن .

هنوز نمیدونم حامد آبان با بهداد وجود داشت حس بهتری داشتیم یا اصلاً وجود نداشت!

 

-----------------------------

مشكل ما با فرديت است انگار

 

برف روی کاج‌ها و حامد بهداد نارنجی‌پوش و پل چوبی در بخش‌های اصلی کجا هستند؟

سعید حسینی

1-مي شود اسمش را گذاشت پايان بد يك جشنواره خوب. جشنواره اي كه تمام تلاش مجريانش برگزاري يك جشنواره كامل، منظم و به ياد ماندني بود در دو بخش انتخاب و داوري آثار به ضعيف ترين شكل ممكن عمل كرد. هيات انتخاب حركت رو به جلوي سينماي تجربي در بغض و دستآورد مهم سينماي عامه پسند ايران در تهران1500 را ناديده مي گيرد و 32 فيلمي را براي بخش مسابقه انتخاب مي كند كه نصف آنها قابل تماشا تا پايان هم نيستند.

2-در زمان ديگري بايد درباره كيفيت تك تك آثار بحث و گفت وگو كرد.  اما با اعلام نامزدهاي بخش هاي مختلف مسابقه سينماي ايران ديگر مطرح كردن اين حرف كه اين سليقه اين هيئت داوران است و گروه ديگر داوران شايد نظرات ديگري مي داشتند، مضحك و بي معني است. بحث بحث سليقه نيست. بحث ما انتخاب كردن و نكردن هاي حيرت انگيزي است كه عملا صلاحيت  گروه انتخاب كننده را زير سوال برده. در بخش بهترين فيلم جشنواره پل چوبي نامزد شده  انتخابي كه شايسته اين فيلم هم هست. اما چطور مي شود فيلمي نامزد بهترين فيلم باشد كه نه كارگرداني نه فيلمنامه و نه بازيگر نقش اولش در جمع كانديداها هم حضور ندارند. برف روي كاج ها فيلم اول تماشاگران جشنواره و اغلب منتقدان و نويسندگان سينمايي  نه تنها  شايسته حضور در بين 5 فيلم برتر نيست. كه در هيچ بخش اصلي نامزد دريافت جايزه نمي شود. ظاهرا تيم داوري جشنواره  به فهمي از سينما دست يافته اند كه تمام تماشاگران، منتقدان و نويسندگان از درك آن عاجزند. مي شود نارنجي پوش داريوش مهرجويي دوست نداشت اما با چه استدلالي با بهترين حامد بهداد تمام دوران اين برخورد مي شود؟ كدام اجراي جشنواره سي ام اينجنين شور و عشق و غم و تنهايي را با هم به نمايش مي گذارد؟ كدام بازيگر جشنواره مي تواند در يك سكانس سالن را از خنده روده بر كند و 5 دقيقه بعد اشك تمام آنها در آورد؟ كه با يك نگاه تمام عشقش به همسرش را به شما نشان دهد. اميدواريمان اين است كه با همه اين اوصاف انتخاب نشدن حامد بهداد سليقه گروه داوري باشد و ربطي به حاشيه هاي اخير او نداشته باشد

3-هر چند فكر مي كنم مشكل اصلي ما هنوز با فرديت است. از فرديت افراد، كاركترها و بازيگران انرژي مي گيريم اما آنقدر گشاده دست  نيستم كه تحسينشان كنيم. همين مي رسد به بي توجهي به مهناز افشار برف روي كاج ها و حامد بهداد نارنجي پوش و ماني حقيقي پذيرايي ساده.  انگار اين سه نفر نه تنها در داخل فيلم كه در خارج آن هم بخاطر تلاشي كه در راه آبادي خودشان انجام مي دهند بايد هزينه بدهند.

4-جشنواره فجر يك جشنواره هنري نيست. جشنواره اي ست براي شارژ يكسال صنعت سينماي ايران. كه  با بها دادن به محصولات موفق صنعتي و تجربي مسير را به تهيه كنندگان و كارگردانان ديگر نشان دهد. كه با نگاه ويژه به يك  بازيگر، يك تدوينگر، يك فيلمبردار به او قدرت تازه اي در ادامه مسيرش ببخشد.  كه چه به لحاظ فرمي چه مضموني بتواند سينماي ايران را ارتقا دهد. هر چند جشنواره سي ام در عملي كردن همه اينها شكست خورد.

نشست نقد وبررسی فیلم نارنجی پوش برگزار نشد

تهران- نشست نقد وبررسي آخرين ساخته 'داريوش مهرجويي' با عنوان 'نارنجي پوش' به دليل حضور نداشتن کارگردان و عوامل فيلم برگزار نشد.
به گزارش روز پنجشنبه خبرنگار گروه فرهنگی ایرنا، 'نارنجی پوش' آخرین ساخته 'داریوش مهرجویی' کارگردان با سابقه سینما صبح امروز (پنجشنبه) در نوبت صبح هشتمین روز برپایی جشنواره فیلم فجر در سینمای رسانه برج میلاد به روی پرده رفت.
نشست نقد و بررسی این فیلم که باحضور پر تعداد خبرنگاران، منتقدان و اهالی مطبوعات و سینما همراه بود، به دلیل عدم حضور مهرجویی به عنوان کارگردان و تهیه کننده 'نارنجی پوش' برگزار نشد.
ضمن اینکه حامد بهداد و لیلا حاتمی بازیگران اصلی این فیلم نیز در سالن حضور نداشتند.اگر چه برخی از عوامل فنی این فیلم مثل صدابردار و فیلمبردار در سالن حضور داشتند اما به خاطر حضور نداشتن مهرجویی،از مصاحبه و گرفتن عکس یادگاری با خبرنگاران و عکاسان خودداری کردند.
داریوش مهرجویی سال گذشته نیز در نشست خبری فیلم'آسمان محبوب' حاضر نشد.

نارنجی پوش"برنده دو سیمرغ بلورین بخش بین الملل"

مراسم اختتامیه بخش بین الملل سی ایمن دوره جشنوراه فیلم فجر برگزار شد
جلوه گاه شرق- سینمای آسیا

سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌ اهدا می‌شود به داریوش مهرجویی برای فیلم " نارنجی‌پوش " از کشور ایران
سیمرغ بلورین بهترین کارگردان اهدا می‌شود به بانمی تاکاهاشی برای فیلم "پروندهء هاکامادا" از کشور ژاپن
سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه اهدا می‌شود به جانگ جین برای فیلم " آسمان عشاق " از کشور کره جنوبی
دیپلم افتخار بهترین بازیگری اهدا می‌شود به شیرین یزدان بخش برای "بوسیدن روی ماه" از ایران
دیپلم افتخار بهترین دستاورد فنی یا هنری اهدا می‌شود به جون سونگ دونگ و دونگ جین سونگ (فیلمبردار) برای "11 گل" از چین
جایزه بین‌المذاهب

جایزه بین‌المذاهب به فیلم نارنجی پوش به کارگردانی "داریوش مهرجویی" اهدا می‌شود.
دیپلم افتخار این بخش به فیلم "روزهای زندگی" به کارگردانی پرویز شیخ طادی اهدا می‌شود.
دیپلم افتخار این بخش به فیلم "یکی می‌خواد باهات حرف بزنه" به کارگردانی "منوچهر هادی" اهدا می‌شود.
دیپلم افتخار این بخش به فیلم "روئیدن در باد" رهبر قنبری " اهدا می‌شود .

«داریوش مهرجویی» کارگردان فیلم سینمایی «نارنجی پوش» که سیمرغ بلورین بهترین فیلم بخش مسابقه سینمای آسیا و جایزه بهترین فیلم بخش بین الادیان را در آیین اختتامیه بخش بین الملل سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر دربافت کرد، در سخنان کوتاهی پس از دریافت جایزه گفت: 30 سال است که گاه گاهی روس سن می آیم اما شکل تندیس هنوز عوض نشده است. خوشحالم که در بخش مسابقه سینمای آسیا به فیلمم توجه شده است.

وی افزود: خیلی خوشحالم که می بینم بعد از 30 سال هنوز سینمای ما پابرجاست و روز به روز هم بهتر می شود.

حضور بهداد در رونمایی" آخرین حرف معاصر"اندیشه فولادوند

 

حامد بهداد  اندیشه فولادوند  Andisheh Fouladvand

گزارش تصویری زیبای سایت موسیقی ما از مراسم

خبرگزاری پانا: اندیشه فولادوند در آلبوم «آخرین حرف معاصر» آثار خود را دکلمه کرده و این اثر در روزهای آینده وارد بازار خواهد شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا، اندیشه فولادوند شنبه شب گذشته با حضور بزرگان ادبیات، موسیقی و سینما از آلبوم خود رونمایی کرد. این مراسم که برخلاف اکثر برنامه‌های رونمایی آلبوم، در رستورانی مجلل برنامه ریزی شده بود، از همان ساعات اولیه با استقبالی عجیب از سوی بزرگان رو به رو شد.

این استقبال در حالی صورت گرفت که بزرگان ادبیات کشور در یک سوی و اهالی موسیقی و سینما هم در بخش دیگری از سالن دور هم جمع شده بودند.

شمس لنگرودی، هوشنگ مرادی کرمانی، محمد علی بهمنی، یغما گلرویی، پرواز همای، رخشان بنی اعتماد، بهروز افخمی و باران کوثری از جمله چهره‌های حاضر در این مراسم بودند.

از چهره‌های دیگر حاضر در این مراسم می‌توان به بهرام اردان، حامد بهداد، حبیب رضایی، رضا یزدانی، هومن جاوید، تینا پاکروان و طناز طباطبایی اشاره کرد.

نیم ساعت از شروع برنامه گذشته بود که علی اوجی، ضمن خوشامدگویی به مهمانان و مدعوین، دقایقی را صرف معرفی آلبوم کرد و درباره سابقه و آثار اندیشه فولادوند سخن گفت.

سپس اندیشه فولادوند گفت: واقعا صحبت کردن در یک جمع این چنینی که در سمت چپ من بزرگان و اساتید بزرگ ادبیات و در سمت راستم بزرگانی از عرصه سینما و موسیقی حضور دارند سخت ترین کار دنیاست. ولی تنها کاری که از دست من بر می آید این است که از همه تشکر و به همه دوستان و بزرگانی که اینجا هستند تعظیم کنم.

در ادامه برنامه نیز چهره های سرشناسی چون رسول یونان، کامبیز درمبخش، کارن همایونفر، مسعود امامی سامان مقدم، منصور ضابطیان، محمد علی سپانلو و بسیاری دیگر حضور یافتند.

«آخرین حرف معاصر» با نظارت و اهتمام فریدون خشنود و آهنگسازی انتخاب موسیقی فریبرز لاچینی تهیه و ساخته شده است. پیانو این اثر را رضا تاجبخش نواخته و فلوت و کمانچه اش نیز توسط نوازندگان به نام این دو ساز یعنی هادی منتظری و ناصر رحیمی اجرا شده است.

اندیشه فولادوند نیز در یادداشتی کوتاه در شناسنامه این آلبوم نوشته: «خمیازه های کشدار، سیگار پشت سیگار/ شب، گوشه ای به ناچار، سیگار پشت سیگار...»

پی نوشت:من این آلبوم رو شنیدم، چند سالی هست منتشر شده،آهنگسازش فریبرز لاچینی هستش ،میتونید از اینجا و اینجا بشنوید،شاید قبلاً کاست بوده ولی معلوم نیست چرا الان داره رونمایی میشه!

اندیشه فولادوند "آخرین حرف معاصر"

"مخالفت 2500 عضو با انحلال" خانه سينما

خانه سینما انحلال 

امضاها منتشر شد

شرق: بيش از دوهزارو 500 نفر از اعضاي اصناف سينماي خانه سينما با امضاي بيانيه اي مخالفت آحاد خانواده سينماي ايران را با صدور دستور انحلال خانه سينما اعلام كردند. فهرست اوليه شامل دوهزار امضا در حدود ساعت چهار بعدازظهر ديروز منتشر شد و اين امضاها همچنان در حال اضافه شدن است. 
    متن اين نامه خيلي كوتاه اعتراضي به اين شرح است: «خانه سينماي ايران (جامعه اصناف سينمايي كشور) دستاورد بزرگ سينماي برآمده از انقلاب اسلامي است. ما سينماگران ايران با صدور دستور انحلال خانه سينما مخالفيم و دلسوزانه خواهان ماندگاري اين خانه هستيم.» در اين فهرست امضاي بازيگران شناخته شده و كارگردانان مطرح سينماي ايران در كنار اعضاي ديگر صنوف زيرشاخه خانه سينما به چشم مي خورد. پس از انحلال در روز 13 دي افراد شناخته شده بسياري در عرصه سينما با انتشار بيانيه ها و يادداشت هاي گوناگون نسبت به اين اتفاق واكنش نشان دادند. بهمن فرمان آرا با پس فرستادن سيمرغ هاي خود به دفتر جشنواره، رخشان بني اعتماد و جمعي ديگر با انتشار يادداشت هاي جداگانه و 9 سينماگري كه به فرزندان سينماي بعد از انقلاب اسلامي معروف هستند، همچون احمدرضا درويش، ابراهيم حاتمي كيا، كمال تبريزي، محمدرضا هنرمند و منوچهرمحمدي در نامه اي كوتاه نسبت به اين انحلال اعتراض كردند. همچنين عزت الله انتظامي آقاي بازيگر سينماي ايران هم عاجزانه درخواست كرد كه اين اتفاق نيفتد. اما شايد اين نامه بتواند جواب به مسوولان سينمايي باشد كه اعلام كرده بودند تعداد زيادي از سينماگران با سخنان اعضاي هيات مديره موافق نيستند. همچنين اصغر فرهادي نيز پيشنهاد داده بود كه با برگزاري انتخاباتي نظر اعضاي سينما پرسيده شود. به نظر مي آيد احتياجي به برگزاري انتخابات نباشد و به اين ترتيب نظر اعضاي خانه سينما اعلام شد. بعد از انحلال خانه سينما شوراي ساماندهي به امور اصناف تشكيل شد كه طبق نظر شوراي عالي سينما به كار هماهنگي و ساماندهي صنوف بپردازند. اولين اولويت آنها اهداي بليت هاي جشنواره فيلم فجر بود كه حتي اين كار كوچك نيز از نظر سينماگران قابل قبول نبود. سه روز پيش بود كه اعضاي 18 صنف خانه سينما در نامه اي خطاب به دبير جشنواره فيلم فجر اعلام كردند كه «براي شورايي موسوم به ساماندهي اصناف اعتباري قايل نيستيم خواهشمنديم بليت صنفي جشنواره را كه حق طبيعي اصناف است از طرف دفتر آن دبير محترم تحويل كميته منتخب اصناف دهند.»
    نكته قابل توجه تنوع حضور امضا كنندگان از همه صنوف سينمايي است. صنف بازيگران، جلوه هاي ويژه، فيلم كوتاه، آهنگسازان، صداي سينماي ايران، طراحان فيلم، طراحان فني و مجريان صحنه، عكاسان، شوراي عالي تهيه كنندگان، كانون دستياران فيلمبردار، كانون مدرسان سينمايي، كانون فيلمنامه نويسان، انجمن مديران توليد، انجمن فيلمبرداران، انجمن گويندگان، مديران تداركات، مديران سالن هاي سينما، مستندسازان، تهيه كنندگان سينماي مستند، منشيان صحنه، منتقدان و نويسندگان سينمايي، كانون تدوين گران سينماي ايران، كانون دستياران كارگران و برنامه ريزان و كانون كارگردانان. اسامي برخي از امضا كنندگان اين نامه كه از ميان اعضاي 29 صنف خانه سينما هستند به ترتيب حروف الفبا چنين است: 
    صابر ابر، سيروس ابراهيم زاده، اميراثباتي، برزو ارجمند، انوشيروان ارجمند، همايون ارشادي، همايون اسعديان، عبداله اسفندياري، لاله اسكندري، ستاره اسكندري، مهرداد اسكويي، محمد اطبايي، مهناز افضلي، سيروس الوند، همايون امامي، بيژن امكانيان، ويشكا آسايش، محمد آلادپوش، سيد محمد آويني، كوثر آويني، فرهاد آييش، رضا بابك، پژمان بازغي، رضابانكي، افسانه بايگان، حسن برزيده، مرضيه برومند، محمد بزرگ نيا، رخشان بني اعتماد، حامد بهداد، پانته آ بهرام، فريال بهزاد، هومن بهمنش، باربد بيات، بامداد بيات، ساره بيات، پروانه پرتو، كامپوزيا پ رتوي، آتيلاپسياني، آيدا پناهنده، كيومرث پوراحمد، پرويز پورحسيني، مرتضي پورصمدي، حسن پويا، پارسا پيروزفر، امين تارخ، كمال تبريزي، محسن تنابنده، محمد تهامي نژاد، رويا تيموريان، امير جعفري، رامبدجوان، نگار جواهريان، ناصر چشم آذر، ليلاحاتمي، ابراهيم حاتمي كيا، عزيزاله حاجي مشهدي، ماني حقيقي، بابك حميديان، مصطفي خرقه پوش، ملك جهان خزاعي، عليرضا خمسه، عليرضا داوودنژاد، ابوالحسن داوودي، احمدرضا درويش، مجتبي راعي، ريما رامين فر، مسعود رايگان، محمدرسول اف، حبيب رضايي، كامبيز روشن روان، مريلازارعي، سامان سالور، هومن سيدي، كامران شيردل، رسول صدرعاملي، فرشته صدرعرفايي، هايده صفي ياري، فرشته طائرپور، مائده طهماسبي، اكبر عالمي، كانون مدرسان ايراني سينما، محسن عبدالوهاب، محمدمهدي عسگرپور، ارد عطار پور، رضا عطاران، سليمان علي محمد، ترانه عليدوستي، تقي عليقلي زاده شوراي عالي تهيه كنندگان، مهدي فخيم زاده، شقايق فراهاني، بهمن فرمان آرا، شاهرخ فروتنيان، ابراهيم فروزش، نگار فروزنده، داريوش فرهنگ، مهرداد فريد، بايرام فضلي، آتنه فقيه نصيري، پيمان قاسم خاني، مهتاب كرامتي، نيكي كريمي، محمود كلاري، باران كوثري، رضا كيانيان، پولاد كيميايي، منوچهر محمدي، علي مصفا، پيمان معادي، ناصر ممدوح، غلامرضا موسوي، مجتبي ميرطهماسب، رضا ميركريمي، مازيار ميري، مجيد مجيدي، علي نصيريان، فرهاد ورهرام، افشين هاشمي، هدايت هاشمي، كارن همايونفر. نزديك به 140امضا نيز امروز به اين امضاها اضافه مي شود.


 روزنامه شرق ، شماره 1452 به تاريخ 10/11/90، صفحه 15 (ادب و هنر) 

تئو آنجلوپولوس فیلم ساز برجسته یونانی درگذشت

Theo Angelopoulos  تئو آنجلوپولوس

"تئو آنجلوپولوس" کارگردان مطرح یونانی و برنده نخل طلای جشنواره کن، روز گذشته(۲۴ ژانویه ۲۰۱۲) در هنگام فیلمبردرای آخرین فیلمش در آتن، بر اثر تصادف درگذشت.

به گزارش سینمانگار،"آنجلوپولوس" فیلمبرداری پروژه سینمایی «دریای دیگر» ر ازا ۲۶ دسامبر (پنجم دی‌ ماه)آغاز کرده بود، که زندگی به او مهلت نداد و روز گذشته بر اثر تصادف در سن ۷۷ سالگی درگذشت.

"تئو آنجلوپولوس" در سال ۱۹۳۵ در آتن پایتخت یونان به دنیا آمد.

وی تحصیلات ابتدایی را در آتن آغاز کرد اما پس مدتی آن را رها کرده و به قصد تحصیل هنر و ادبیات به دانشگاه سوربن فرانسه رفت. پس از پایان تحصیلات به کشور خود بازگشت و به عنوان یک روزنامه نگار و منتقد در یکی از روزنامه‌های یونان مشغول به کار شد، که پس از کودتا ممنوع الچاپ شد.

"آنجلوپولوس" اولین فیلمش را در ۱۹۶۷ ساخت. وی در سال ۱۹۹۸ برای فیلم «ابدیت و یک روز» برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن شد.

 آخرین فیلمی که از "آنجلوپولوس" بر روی پرده سینما رفت، «غبار زمان» نام داشت که به عنوان دومین بخش از سه‌ گانه ناتمام «دشت گریان» در سال ۲۰۰۸ به نمایش درآمد.

«اسکندر کبیر»، «سفر به سیترا»، «پرورش دهندهء زنبور عسل»، «چشم‌ اندازی در مه»، «گام معلق لک لک» و «ابدیت و یک روز» از جمله فیلمهای "تئو آنجلوپولوس" در مقام کارگردان هستند.

صفحه imdb

 

جدایی نادر از سیمین" کاندید دو رشته از اسکار 2012 شد"

الان ساعت ۱۷.۱۵  دارم میترکم از خوشی ،تبریک تبریک ،جدایی کاندید بهترین فیلمنامه و فیلم خارجی اسکار ۸۴ ام شد.راستش سرگلدن گلاب وقتی جدایی انتخاب شد خیلی خوشحال نشدم هرچند که جایزه فوق العاده مهمی بود ولی میترسیدم تو اسکار دیگه تحویلش نگیرن ،یادداشتی ننوشتم تا کاندیدای اسکار معرفی بشن ، باورم نمیشه پیش بینی ها درست از آب درومده باشه ،خوشحالم که موقع اکران فیلم جزو تماشاگرایی بودم که اصغر فرهادی پیشمون حضور داشت ،اصلاً از استقبال ما بود که سانس اضافه ۱۲ شب گذاشتن  ،الانم از اینکه این خبر خوب رو مستقیم  شنیدم یعنی آوردن اسم فرهادی و ایران دیگه نمیدونم چی بگم ،لیست خیلی کامل کاندیدا رو از اینجا ببینید

Best Foreign Language Film of the Year

Bullhead (2011): Michael R. Roskam(Belgium)

Footnote (2011): Joseph Cedar(Israel)

In Darkness (2011): Agnieszka Holland(Poland)

Monsieur Lazhar (2011): Philippe Falardeau(Canada)

A Separation (2011): Asghar Farhadi-Iran

 :Best Writing, Screenplay Written Directly for the Screen Nominees

The Artist (2011): Michel Hazanavicius

Bridesmaids (2011): Kristen WiigAnnie Mumolo

Margin Call (2011): J.C. Chandor

Midnight in Paris (2011): Woody Allen

A Separation (2011): Asghar Farhadi

یک خبر خوب دیگه هم هفته پیش داشتیم که زیاد بهش پرداخته نشد ، بعد از جایزه ها وکاندیداتوریهای فراوان مخصوصاً بفتا برای جدایی نادر از سیمین ،ساره بیات گل هم بهترین بازیگر سال منتقدان فیلم لندن شد ،جایی که اسمای مهمی کنارش بودن،

این روزا اگه از خیابون بهشتی رد میشدید یه نگاه به سینما آزادی بندازید ،یه عکس خوشگل از فرهادی گذاشتن

اصغر فرهادی ; برنده گلدن گلاب 2012

اصغر فرهادی  asghar farhadi    Golden Globes2012 

فرهادی:می خواهم یک چیزی راجع به مردمم بگویم. مردمی واقعا صلح دوست

 اصغر فرهادي جايزه گلدن گلوب بهترين فيلم خارجي زبان را از شصت و نهمين مراسم گلدن گلوب دريافت كرد. اين خبر سينماي ايران و علاقمندان اين سينماي دوست‌داشتني را غرق شادي كرد. درست لحظاتي قبل از ارسال اين خبر، فرهادي همراه پيمان معادي روي صحنه رفت و از مدونا بازيگر و كارگردان و خواننده آمريكايي جايزه‌اش را گرفت  و به زبان انگليسي نطق كوتاهي كرد. فرهادي از مدير سوني پيكچرز تشكر كرد كه به گفته او ظاهراً «جدايي نادر از سيمين» را از خودش هم بيش‌تر دوست دارد. فرهادي در ادامه چنين گفت: 
«از سونی پیکچرز تشکر می کنم و مایکل بارکر قبلا هم گفتم ظاهرا شما جدایی را بیشتر از من دوست دارید(خنده حضار) وقتی روی سن می آمدم  داشتم فکر می کردم چی بگویم. پدرمٰ مادرم همسر مهربانم دخترانم عوامل فیلم عوامل فوق العاده و دوست داشتنی فیلمم  ولی می خواهم یک چیزی راجع به مردمم بگویم. مردمی واقعا صلح دوست.»

دانلود ویدئو این لحظه

اصغر فرهادی   هادی حیدری  Asghar Farhadi

ویدئو حضور اصغر فرهادی و پیمان معادی ساعاتی قبل از مراسم گلدن گلاب در کنار رقبا

فرهادي اين جايزه را در رقابت با فيلم‌هاي زير گرفت:

در مملكت خون و عسل (In the Land of Blood and Honey) ساخته آنجلينا جولي - بوسني

گل‌های جنگ (The Flowers of War) ساخته ژانگ ييمو - چین

پوستی که در آن زندگی می‌کنم (The Skin I Live In) ساخته پدرو المادوار - اسپانیا

پسری با دوچرخه (The Kid with a Bike) ساخته برادران داردن - بلژیک

asghar Farhadi Golden Globe2012  اصغرفرهادی

 

asghar farhadi

 

لیست کلیه برندگان در ادامه مطلب

ادامه نوشته

پیش فروش بلیت‌های جشنواره فیلم فجر از سه شنبه آغاز می‌شود

سامانه فروش بلیط

یش فروش اینترنتی بلیت‌های سی‌اُمین جشنواره فیلم فجر از سه شنبه به صورت اینترنتی آغازخواهد شد. 
سیمون سیمونیان مسئول پیش فروش بلیت های سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر با اعلام این خبر افزود: پیش فروش اینترنتی بلیت های جشنواره از سه شنبه 27 دی ماه آغاز می شود و به مدت سه روز ادامه می یابد. قیمت هر سری ده تایی بلیت مسابقه سینمای ایران، مسابقه فیلم های اول و آیینه سینمای ایران  40 هزارتومان ، خواهد بود. همچنین، مسابقه سینمای بین الملل 30 هزار تومان می باشد و سایر بخش های خارجی شامل: جشنواره جشنواره ها، جلوه گاه شرق، سینمای سعادت و مرور سینمای بین الملل 20 هزار تومان خواهد بود.
وی ادامه داد: علاوه برمسابقه سینمای ایران، فیلم‌های بخش‌های «نگاه نو» (فیلمسازان اول) و «آینه سینمای ایران»(خارج ازمسابقه)، سینمای حقیقت( فیلم های مستند بلند)؛ بخش بین‌الملل شامل «جام جهان‌نما»(مسابقه بین‌الملل)، «جلوه ‌گاه شرق»(مسابقه سینمای آسیا)، «سینمای سعادت»(کشورهای جهان اسلام) و «جشنواره جشنواره‌ها» نیز به صورت اینترنتی به فروش خواهد رسید.
به گفته وی پیش فروش بلیت‌ها به مانند سالیان قبل ازطریق وب سایت های  fajrticket.irو fajrticket.comصورت خواهد گرفت. مخاطبان پس از خرید، برای دریافت بلیت های خود در تاریخ های 29 و 30 دیماه و اول بهمن ماه  با در دست داشتن کد رهگیری و کارت شناسایی معتبر به پردیس سینمایی ملت ( تهران - خیابان ولیعصر- بزرگراه نیایش - مقابل بزرگراه کردستان) مراجعه نمایند.
مسئول پیش فروش بلیت های جشنواره فیلم فجرخاطر نشان ساخت: حداکثر خرید اینترنتی هر متقاضی برای مسابقه سینمای ایران دو سری و سایر بخش ها سه سری است و مجموعا هر متقاضی می تواند تا سقف پنج سری شامل 2 سری مسابقه سینمای ایران و 3 سری برای سایر بخش های جشنواره بلیت خرید نماید.
سیمونیان، گفت: ضمنا، ستاد برگزاری جشنواه فیلم فجر برای دانشجویان با ارائه کارت دانشجویی معتبر 20 درصد تخفیف در نظر گرفته است.
شایان ذکر است علاقمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانند به وب سایت fajrticket.ir و fajrticket.com مراجعه نمایند.
سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر از 12 تا 22 بهمن ماه برگزار خواهد شد.

تحلیل روانشناختی «حس پنهان» در برنامه این هفته «تصویر خیال»

حامد بهداد  حس پنهان  Hamed Behdad

به گزارش خبرگزاری فارس، «مسعود عارف» دکترای روانشناسی و مشاور فیلم «حس پنهان» در برنامه این هفته «تصویر خیال» به نکاتی در مورد این فیلم اشاره کرده که تا کنون جایی بازگو نشده‌اند؛ این نکات برای دوستداران سینمای ایران بسیار شنیدنی و  جذاب است.

از جمله این نکات می‌توان به توصیه و پیشنهاد «محمدرضا فروتن» (بازیگر فیلم و لیسانس روانشناسی) به «مصطفی رزاق‌کریمی» (کارگردان فیلم) برای دعوت از روانشناسان مشاور ونقش تأثیرگذار روانشناسان مشاور در ارتقاء فیلمنامه «حس پنهان» و کاستن از خطاهای علمی فیلم و... اشاره کرد.  

بنابراین گزارش، در برنامه این هفته «تصویر خیال» دکتر «مسعود عارف» به اتفاق دکتر «شهرام خرازی‌ها» (منتقد سینما) به تحلیل روانشناختی فیلم«حس پنهان» می‌پردازند. 
 برپایه این گزارش، «تصویر خیال» یکی از برنامه‌های پر شنونده بخش شامگاهی رادیو سلامت است. در این برنامه فیلم‌های سینمای ایران برای نخستین بار از دیدگاه روانشناختی تحلیل شده و نکات پزشکی مطروحه در آن‌ها از نظر تطابق با واقعیات و یافته‌های علمی مورد مداقه قرار می‌گیرند. برای افزایش بار علمی «تصویر خیال»، تلاش شده تا کارشناسانی به این برنامه دعوت شوند که دارای تجربه یا  مدرک تحصیلی مرتبط با موضوع فیلم مورد بحث باشند. این برنامه پنجشنبه هر هفته ساعت نوزده از رادیو سلامت موج اف. ام ردیف صد و دو مگاهرتز پخش می‌شود.زمان تکرار برنامه هم جمعه ساعت چهارده خواهد بود.

 عوامل برنامه «تصویر خیال» عبارتند از: سرپرست: جمشید یزدانی، تهیه‌کننده و سردبیر : سارا شریفی(کارشناس ارشد روانشناسی)، مجری و کارشناس: شهرام خرازی‌ها (منتقد فیلم) و  مسئول هماهنگی: سمیه مقتصدی.

منبع:کمپ اختصاصی حامد بهداد